او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

 

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کردعاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت  روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بودآنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است؟ غم دل



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 
[ پنج شنبه 27 اسفند 1394برچسب:عاشقانه ,عشق ,مطلب عاشقانه, ] [ 12:54 ] [ SAMAN ]
[ ]

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید